عجیب ترین روزِ باران

ساخت وبلاگ
برگشتم...با اولین اسم و عنوان و لینکِ رهگذرِ بی سایه هم برگشتم!مثل یک سال پیش...مثل مسافری که چمدانش را در خانه جاگذاشت تا به بهانه ی چمدان برگردد و هیچوقت به سفر نرود...هیچوقت!غمهارو باید کشتباید دوب عجیب ترین روزِ باران...ادامه مطلب
ما را در سایت عجیب ترین روزِ باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohoryasam بازدید : 79 تاريخ : شنبه 30 فروردين 1399 ساعت: 3:40

همیشه میگفتم خدایا نفرینش نمیکنم ولی هرکاری کرد صد برابر بدترشو تو این دنیا سرش بیار

همین الان فهمیدم در همین لحظه

هر کاری کرد خدا سر خواهرش و خودش اورد

خدایا غمی که بهش دادی صد برابر نیست هزار برابره

انتقاممو گرفتی خدا 

امروز عجیب ترین روزِ زندگیمه

میفهمم که خدا خیلی هوامو داره

درست همین لحظه که دارم تلخیامو برای پیچک مینویسم باید این خبر خوش بهم برسه

خدایا خودت شاهدی که هیچ وقت غم کسی رو نخواستم و نمیخوام

اما این فرق داره

این شیطانه............

 

 

 

عجیب ترین روزِ باران...
ما را در سایت عجیب ترین روزِ باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohoryasam بازدید : 92 تاريخ : شنبه 11 اسفند 1397 ساعت: 20:59